زنگ قهوه ای Puccinia recondita
در ایران این بیماری، ابتدا در سال 1326 توسط اسفندیاری گزارش شده است. زنگ قهوهای علاوه بر گندم به جو، چاودار و بعضی از گندمیان وحشی نیز حمله میکند.
نام علمی قارچ عامل بیماریPuccinia recondita Rob. Ex Desm. f.sP.tritici(P.triticina Eriks)است.
نشانههای بیماری به صورت جوشهای اوردیا با بیش از 5/1 میلیمتر قطر، روی سطح بالایی پهنک برگها ظاهر میشود. این جوشها قهوهای و نارنجی رنگ و شکوفا میباشند. جوشهای تلیال که در زیر اپیدرم بخصوص برگ و غلاف تشکیل میشوند، به اندازه اوردیاها و سیاه براق میباشند و شکوفا نیستند. زنگ برگ دارای سیکل کامل و دومیزبانهاست، میزبانواسط آن گونههایی از جنسAnchusa, Isopyrum, Thalictrum و Anemonellaمیباشد. تولید مثل و تکثیر قارچ در بهار ابتدا بوسیله اوردیوسپور و میسلیومی که زمستان گذرانی نموده شروع میشود.
به منظور تعیین نژادهای فیزیولوژیک قارچ عامل بیماری روی گندم، در استانهای آذربایجانشرقی و اردبیل، تعداد 21 نمونه برگ گندم آلوده به زنگ قهوهای از مناطق مختلف این دو استان جمعآوری و در گلخانه، قارچ عامل از کلیه نمونهها خالص و سپس تکثیر گردید. هر نمونه خالص شده روی هشت رقم گندم استاندارد، مایهزنی و براساس تیپ آلودگی ایجاد شده و با استفاده از جدول تعیین نژاد زنگ قهوهای گندم، نژاد هر نمونه تعیین گردید. نتایج این بررسی نشان داد که نژادهای 12، 45، 54، 57، 84، 176 و بیوتیپ 84A در منطقه حضور دارند. نژادهای 12، 45، 84 و 176 برای ایران جدید بودند که نژاد 45 با 57/28% و نژاد 84 با 8/23% بیشترین فراوانی را داشتند (مهدیان و همکاران، 1376) .
زنگ قهوه ای در دمای بین 15 تا 22 درجه سانتی گراد, همراه با رطوبت کافی به سرعت توسعه می یابد.
دهقان (1376) در بررسی اجزای مقاومت نسبی (Partial resistance) در ارقام پیشرفته گندم نسبت به زنگ قهوهای در گلخانه و مزرعه، در دشت گرگان نتیجهگیری نمود که بیشترین بیماریزایی مربوط به جدایه 48/75 و کمترین آن متعلق به جدایه 46/74 بود. در بین ارقام مورد مطالعه نیز ارقام پاستور و تجن بالاترین مقاومت نسبی را داشتند.
در بررس منابع مقاومت به زنگ قهوهای در گندمهای بانک ژن گیاهی ملی ایران، تعداد 15 نمونه گندم که قبلا در شرایط آلودگی طبیعی در آزمایشات مشاهدهای ، منطقه با آلودگی بالا (قراخیل ساری) مقاومت نشان داده بودند، از میان 1024 توده انتخابگردیدند. برای ارزیابی مقاومت در مرحله گیاه کامل نمونههای مذکور در منطقه Hot Spot اهواز کشت گردیدند. آلوده سازی مصنوعی با یک ایزوله قوی در طول دوره رشدی، در دو مرحله انجام شد. در فصل زراعی، صفات زراعی و مرفولوژیکی برای جداسازی مرفوتیپهای احتمالی انجام گردیده و یادداشت برداری از تیپ و شدت آلودگی در مزرعه و در مرحله برگ پرچم انجام شد. برای ارزیابی گلخانهای، چهار نژاد غالب و مطرح با ویرولانس بالا از مناطق اهواز، کرج و عراقی محله گرگان انتخاب شده و تحت شرایط مناسب روی رقم حساس بولانی تکثیر گردید و واکنش گیاهچهها 14 روز بعد از تلقیح، با استفاده از سیستم نمرهدهی 4-0 یادداشت برداری شد. ارزیابیهای مرفولوژیک نشان داد؛ یکی از نمونهها دارای دو مرفوتیپ کاملا مشخص است. واکنش این مرفوتیپ ها به زنگ قهوهای، هم در مرحله گیاه کامل و هم در مرحله گیاهچهای متفاوت بود. مرفوتیپ 1 که در آزمایشات مزرعهای مقاوم بود، در آزمایشهای گلخانه ای نیز به هر چهار نژاد زنگ مقاوم بود، در حالیکه واکنش مرفوتیپ 2 نسبت به نژادهای مختلف متفاوت بود. نتایج این تحقیقنشان میدهد که واکنش نمونهها نه تنها در بین تودهها متفاوت است، بلکه در داخل هر توده نیز بدلیل مرفوتیپهای احتمالی میتواند متفاوت باشد، حدود 50% از تودههایی که در قراخیل ساری در مرحله گیاه کامل مقاومت یا مصونیت نشان داده بودند، در اهواز در مرحله گیاه کامل حساس یا نیمه حساس تشخیص داده شدند. نتایج حاصله نشان داد که تعدادی از نمونهها نسبت به زنگ قهوهای در مرحله گیاه بالغ مقاوم بوده، اما در مرحله گیاهچهای حساس میباشند که نشان میدهد تعدادی از ژنهای مقاومت فقط در مرحله گیاه کامل بیان میشوند (مهرابی و همکاران، 1381) (شکل 2